نازار مامان و بابانازار مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

عشقی خوده خوده عشق

84- روزهای بد به در

1394/2/15 12:33
نویسنده : مامان نازار
2,582 بازدید
اشتراک گذاری

 

به روایت تصویر

 

 

سمیرا خانم دومین هم اتاقی

یکتا خانم هم اتاقی یسنا گلی

 

الهی مادر فدات بشه .. این برای روز 4 شنبست اولین بار که شما رو بردیم پیش دکتر برای خس خس سینت .... دفعه دوم که روز شنبه بود و دکتر دستور بستری داد و با خال حجیه رفتیم بابایی ماموریت بود

 

 

عزیزم .... چه آروم خوابیدی بیخبر از همه جا این برا روز آخر بستری بیمارستان یسنا گلیه همین روز دکتر دستور ترخیص داد.... فدای تو ... تمام زندگیم نذرت....

 

بمیرم برات که تمام دست دخترمو تکه پاره کردن ... خیلی بد بود خیلی ....دستات الان به چسب حساسیت داده و تماما پوست پوست شده دیشب بردمت دکتر بهت پماد داد . نمیدونم چرا از چسب مرغوب استفاده نمی کنن . اولین بار چسب زد حساسیت زدن خیلی خوب بود ولی دفعه هایبعد با چسبای عادی که برای بزرگسالا می زنن ... داغون شدی داغون

اینجا خیلی خسته بودم خیلی ...بی اختیار نشسته بودم بالا سرت زل زده بودم با چشمای پر اشک .... خاله پریسا شکار لحظه کرده به قول خودش

دختر نازم چقد آروم خوابیده

عزیزم .. دردو بلات بیاد برا مادرت که چقد گریه کردی ...

بیرون در اتاق مخصوص شما بغل خاله جون (مادر بزرگ گلسا گلی)داشتی می خندیدی .. خبر نداشتی می خوان بووت کنن

شما بیخبر از همه جا داشتی با قیچی که به یه زنجیر آویزون بود بازی می کردی و شیطنت

 

اتاقی که مخصوص خونگیری و زدن سرم بود

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

negar
15 اردیبهشت 94 18:20
سلام .الهی شکر که شما خوب شدی نفسم الهی شکر که این روزهای بد رفت الهی که همیشه تنت سالم باشه فدات شم. خاله ی خیلی خوشگلی داری ها ماشالله
مامان نازار
پاسخ
ممنون خاله نگار جونم ... این خاله جونم مادر بزرگ گلسا گلیه ..چشماتو.ن قشنگ می بینه
مامان منصوره
16 اردیبهشت 94 1:21
ااااااای جوووووونم،اااااایشاللله اااایشاااالله اااایشالللللله هیچ بچه ای مریض نشه،خودم کشیدم،(آمین) خااااااله فدای یسناش بشه،ددددددختری گل،دیگه مریض نشو گلم,الهی که همیشه تنت سالم باشه
مامان نازار
پاسخ
ان شالللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللله هیچ بچه ای تو هیچ جای دنیا مریض نشه
♥مامی ملودی جون ♥
16 اردیبهشت 94 11:04
الهی بگردمش . ایشالله فقط یکبار دیگه بری اینجور جاها اونم برای ازمایش خون ازدواج باشه
مامان نازار
پاسخ
واییییییییی یعنی اونروز من ....چیی... بازم اشکام سرازیر بشه ؟؟؟