92- 8 ماهگي دختر طلام و دس دسي كردنش
سلام قشنگياي مامان ...
يعني هر چقد بگم دردت به جانم كم گفتم ... قشنگياي مامان يه سوال دارم ازت چرا اينقد بد خوابي ؟؟ چرا نمي زاري ماماني حتي 1 ساعت خواب مفيد داشته باشه ؟
يه نگاه به چشماي قرمز مامان بكن ؟؟؟
مي خندي ؟؟؟
خنده مي كني ؟؟؟
اي جانم فداتتتتتت
خوب دختري من جمعه عصر يعني 22/3/94 براي اولين بار خودش اهنگ معروف خودشو كه داري داري هست و خوند و دست زد ...
قبلش ماماني هر كاري مي كرد و دستاي شما رو مي گرفت كه دس دسي كنيد و براتون شعر مي خوند شما مقاومت مي كرديد ... ولي جمعه عصر در يه حركت خود جوش شادي به دل مامان و بابا اوردي .. اينقده خوشگل دس دسي مي كردي
اونم با آهنگ داري داري كه خودت مي خوندي و بعدش كلي هن هن مي كردي و ذوق .. من و بابايي هم كلي دستاي كوچولوت و مي بوسيديم .. تا مي اومديم فيلم بگيريم قطع مي كردي و دس نمي زدي ... بلايي سرمون اوردي تا 1 دقيقه از دس زدنت فيلم گرفتيم ...
شب يه سر رفتيم مدرسه خاله جون ... ولي كاملا دختر اخمويي بودي برگشتيم خونه دوباره شروع كردي به خنديدن و دس دسي ..
دو روزه از بد غذايت خسته شدم و دارم بهت جوجه كباب مي دم .. انگار يه كم بهتر از سوپ مي خوري ..ولي همچنان سوپم درست مي كنمو و تلاش مي كنم براي خوروندن بهت ...
خوب ماماني 5 شنبه و جمعه تا وقت گير مي اورد مي دويد مي رفت اتاق شما و كاراي جشن دندوني شما رو درست مي كرد ... گيفتاتون آماده شد .. لباس شما و گلسا گلي هم تا حدودي تمامه ... ولي دو جاي دست مامان يه بار با چسب حرارتي يه بارم با دستگاه سنگ حرارتي سوخت و الان تاول زده به اين بزرگي .....
راستي امروز هشتمين ماهگرد خانم گل من هست .. عزيزم ممنون كه هستي .. عمري عشقي تمام وجودمي ممنون كه اومدي پيش ما ....
ولي اين ماه مي خوايم ماهگرد 8 و دندوني رو يكي كنيم و كيك ديگه امروز نمي خريم ...
هموز يادم نرفته كه عكساي ماهگرداتو نزاشتم چشم در اولين فرصت ...
البته بابايي تو صفحه اينستات از اولين روز عكسا رو به روز گذاشته
اينم آدرس اينستاي يسنا گلي
shahram_ yasna_ goli
كلي عكس اورده مامانم با خودش اداره كه دانلود كنه ولي سرعت نت ضعيفه فعلا اين چند تا عكس باشه تا بعد .
اينجا خونه عزيز جونه و شما ابرهايي كه براي كولر عزيز خريده رو هي مي رفتي تن تن بر مي داشتي و فرار مي كردي اينقد ذوق مي كردي ...
پرنسس باباييي