نازار مامان و بابانازار مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

عشقی خوده خوده عشق

تو بهترین هدیه خدایی

1393/2/23 15:46
نویسنده : مامان نازار
378 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بابایی

آره منم بابایی ،تعجب کردی که من هم بالاخره اومدم،باور کن کوتاهی نکردم گرفتار کاروبار اداره ام،ولی حالا اومدم،اومدم که با عشق برات بنویسم،باور کن الان که دارم می نویسم اشک تو چشمام جمع شده آخه تمام وجود من پر شده از وجود کوچولوی تو،الان که بنابه تفسیر دکترا 16 هفته و اندی شدی ما هنوز نمی دونیم به قول مامانی آبی هستی یا صورتی، ولی این و بدان قشنگ بابایی که چه آبی باشی و چه صورتی عشق من و مامانی هستی،راستی بابایی تو چرا اینقد مامانی رو اذیت می کنی،مامان گناه داره آخه از صبح میره سرکار تا عصر تو هم اصلاً مراعاتش و نمی کنی،من مامانی رو به تو سپردم حواست بشتر بهش باشه،مامانی الان رفته خوابیده و من از فرصت استفاده کردم ،امروز هم ولادت امام علی (ع) و روز پدر و مرد است،حالا اگه دختر شدی که عزیز بابایی هستی و اگه پسر شدی بابت امروز روز مردو بهت تبریک میگم،تا یادم نرفته بابت کادوی که به خاطر روز پدر برام خریدی ممنونم بابای قشنگم، این و بدان که خیلی دوست دارم و نفس من و مامانی هستی و چشم انتظار اومدنت به جمع عاشقانه ی خودمان هستیم.

«خدایا از این حس زیبایی که به خاطر هدیه قشنگت به من دادی ممنون،ممنون از اینکه همیشه و همه وقت به فکر ما هستی»

پسندها (2)

نظرات (8)

مامان نازار
24 اردیبهشت 93 6:57
سلام نازار مامان ... به به می بینم که بابایی برای شما نوشته ... دسته گلش درد نکنه خدایش بابای عاشق پیشه ای داری ولی خوب این چند وقت حسابی گرفتار کارو بار بوده بنده خدا ی جوری زندگی ما شده ام پی تی ممنون بابایی نی نی ناز برای نوشته های قشنگت مطمئنم نی نی هم مثل من شما رو خیلی دوست داره و از اینکه بابایی مثل شما داره خوشحاله .... راستی کادو روز مرد رو خاله جون زحمت کشیده بود یکی از طرف خودش یکی از طرف نی نی خریده بود ممنون از خاله مهربونمممممم بابایی نی نی ناز ممنونننننننننننن
مامان مهدیه
24 اردیبهشت 93 19:17
خدای من اینجا نوشتن انگار وارد حریم خصوصی شدنه! با عرض معذرت: بانو ممنون. دست گلت درد نکنه. زحمت کشیدی. می دونی اون روز که ازت دستور رو خواستم میگوهارو از فریزر دراوردم و تا شنبه وقت پختنش رو ندارم. آخه مامان اینا اومدن از گرگان. مطمئن نیستم دوست داشته باشه بابام. اونا تو یخچالن به نظرت خراب می شن تا یک هفته؟ اسمای قشنگ و زیبا و با معنایی هستند همه ی اسامی که انتخاب کردین. ایشالله خوشنام باشن و نامدار. باعث سرافرازی شما تو دنیا و آخرت باشن.
مامان منصوره
27 اردیبهشت 93 0:48
سلام عزیزم خوبی دلم واست تنگ شده،انقدر بلا شده،نق نق و اصلا فرصت استراحت کردن و ندارم امروزم از صبح نخوابیده ساعت 12.42مثلا زود خوابید، تو خوبی خواهر جونی،؟ از طرف النا به بابایی نی نی ناز تبریک، راستی در مورد خواهر زاده،نه 2 تا دارم از خواهر اولی،یکیش 9 سالشه،یکیش 5 ساله،واقعا عزیزن تو عکسها کنار النا هستن،مخصوصا پسره واقعا آقا خدا همه بچه ها رو واسه مادر پدراشون نگه داره،بچه های ما رو هم صحیح و سالم و صالح نگه داره،آمین، راستی خواهرم رفت سونو 42 روزستريالقلب جنین میزد،ای جان خاله فداش شه، راستی واسش وبلاگ درست کرد،http://ninicocholo.niniweblog.com/ آدرسش،البته تازه کاره، آخیش همه چیزو بهت گفتم،خیلی دلم بود،میبوسمت عزیزم،بوس از طرف من و النا
مامان منصوره
27 اردیبهشت 93 0:52
راستی خونه سیستم نداری بیایی تو وبلاگ،ببخشید سوال میپرسما،آخه همش از اداره میایی، میدونی واسه چی سوال کردم آخهآخه غصه زمانی رو میخورم که زایمان کردی نمیتونی بیایی؟
مامان مهدیه
27 اردیبهشت 93 18:07
ای جانم. کدوم دانشگاه بودین؟ من هم بین سال 80 تا 84 دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان درس می خوندم. من خاک خوندم. دانشگاه پردیس. شماها چی خوندین؟ دانشگاه ما بودین یا یه جای دیگه؟ آره گلم میگوها خراب شده بود مجبور شدم بریزم دور و هنوز با توجه به روزه گرفتن های مهدی آقا دارم یخچالم رو تمیز می کنم. سه روز مهمون داشتم یه عالمه غذا تو یخچال دارم. فکر کنم هنوز تا چند روز دیگه آشپزی نکنم. هفته ی دیگه می تونی بری سونو هدفمند. یا به عبارتی سونو بررسی جنین. درسته؟ منتظرم ببینم گلدخترت دختره یا پسر؟ من فکر می کنم گلدخترت پسر از آب درمیاد. دلیلش رو اگه حدسم درست بود بعدا بهت می گم!
مامان منصوره
28 اردیبهشت 93 7:55
سلام عزیزم خوبی؟خوشحالم که بهتری،راستی گرگانی هستی؟
مامان منصوره
28 اردیبهشت 93 13:38
خصوصی
مامان مهدیه
29 اردیبهشت 93 10:57
درست می گفتی بانو. نیلو ورودی شما نبود. سال پایینیتون بود. امروز که پرسیدم ازش شناختتون. ورودی 82 بود. خب بانو من که طاقت ندارم برو سونو دیگه/ کو تا آخر هفته؟ رفتی سونو جواب رو برام اسمس کن. شاید آن نباشم و دیر متوجه شم.