نازار مامان و بابانازار مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

عشقی خوده خوده عشق

76- کوچه عزیز جون

1394/1/29 10:04
نویسنده : مامان نازار
208 بازدید
اشتراک گذاری

خوب اینم دومین پست امروز ... خوب عزیز دل مادریتی . چیکار کنم کلی برات ننوشتم باید جبران کنم ... تازه هنوز کلی پست هست از این 6 ماه که باید اضاف کنم مثل مسافرتایی که رفتی .. تعطیلات عید .. جشن دنیا اومدنت   سیسمونیت وکلی مطالب دیگه .. مثل ماهگردات واکسن زدنات و اولین کارات ...

 

خوب جمعه عصر من و شما و خاله حجیه رفتیم خونه عزیز جون .. دور همیه هفتگی خونه عزیز جون ... همه اونجا جمع بودن ولی بابالو استقلالینت به خاطر فوتبال نیومد و ما خودمون رفتیم ههه آخرم تیمش مساوی کرد ... ایشون اخر شب اومدن ...از طرفی بابالو بیشتر از 10 روزه سرما خورده و با وجود کلی قرص و آمپول هنوز خوب نشده . خیلیم بد اخلاق شده  اصلا اخلاق اسلامی هم نداره ....دلشکستهچشمک

خلاصه تو کوچه عزیز جون یه درخت گل کاغذی خوشگل هست که من همیشه تو این چند روز دوس داشتم کنارش از شما عکس بگیرم ولی همیشه موقع عبور من و شما تنهایم تو ماشین و کسی نیست شما رو بگیره یا با دوربین عکس بگیره ازمون ...

وجود خاله حجیه رو غنیمت شمردم و گفتم بیا از دختری عکس بگیریم ...

قبلشم رفتیم سر کوچه خاله از سوپری یه سری خرید کرد ..  شما تو ماشین خواب بودی و بیدار شدی کلی غر غر همین که رفتیم تو سوپری یهو شما سر زنده شدی و کلی ذوق و خنده به اقای فروشنده و هم هم می کردی و تنقلات و می خواستی ...

خاله یه بیسکویت داد دست شما   وایییییییییییی انگار دذنیا رو بهت داده بودن شروع کردی هم هم کردن و صدای ماشین در اوردن و با زبونت پف پف کردن ...

رفتیم کنار دیواری که گل کاغذیا ازش اومده بیرون برا عکس از شما ویفر و گرفتم یک رسوا بازی در آوردی بیا بر سیل و تماشا ... جنوبی بود این تیکه ها ....

خلاصه خاله گفت بهش بده دخترمون و کشتی ...دوباره بهت ویفر و دادم وهمون حرکتای قبلیت و ادامه دادی ...

 

اینم چند تا عکس از شما و گل کاغذی و خاله حجیه ... البته تیپ خاله حجیه اینقد شلخته نیستا ... از خونه اومده بود سوار ماشین شد واسه همین با دمپایی و لباس و شال راحتیه ... وگرنه مدیر مدرسه همیشه خوش تیپه...

خوب اینجا ویفرو از گل دخترم گرفتم و شما هم جیغ بنفش... کولیمون کردی

مجبور شدم برای اینکه ساکت بشی بیارمش نزدیکت

داری هی از راه دور براش ذوق می کنی

 

دیگه تسلیم شدیم و گفتیم عکسارو با ویفر بگیریم فایده نداره

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (3)

خورشید خانوم66
29 فروردین 94 15:41
عزیزم هزار الله اکبر هزارماشاالله خیلی خانومه ای جان من که عاشقش شدم خدا براتون حفظش کنه انشاالله
مامان هانیه
29 فروردین 94 19:22
قربونت برم عزیز خاله عکس هات خیلی قشنگه دست مامانی درد نکنه
مامان زهره
30 فروردین 94 8:57
سلام چه عکس قشنگی واقعا زیباست امیدوارم سایه اتون 120 سال رو سردختر خوشگلت باشه جایی که عکس گرفتی هم زیباست