نازار مامان و بابانازار مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

عشقی خوده خوده عشق

18- قشنگیای من

1392/12/19 8:01
نویسنده : مامان نازار
213 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان قشنگم

خوبی عزیزم

خوبی گلم خوبی دلم ؟

فدای چشای قشنگت بشم تو دل مامانی که اذیت نمی شی ؟؟؟

ببخش مامانی تو رو خدا من تمام تلاش خودم رو می کنم ولی خوب بعضی از مواقع نمی شه ... دسته خودم نیست ..... واقعا نمی تونم خیلی چیزا رو بخورم حتی نمی تونم بهشون فکر کنم با این وجود به زورم که شده سعی خودم رو می کنم به خاطر شما.

مامانی امروز شما 51 روزه (38) هستید . امروز عصر قراره برای شنیدن صدای قلبت و سلامتیت مامانی بره سونو بعدشم بره پیش خانوم دکتر ...

ان شالله که یه نی نی صحیح و سالمی بدونه هیچ مشکلی ....ان شالله

مامانی امروز دو شنبست و اداره مراسم زیارت عاشورا داریم ...برای سلامتی شما خوندم عزیزه دلم ... بعدشم یه نون و آش مشت بوشهری ....با اینکه از صبح حالم خوب نیست و یه چیزی ته گلوم میخواد بالا بیاد ولی یه کم یه کم خوردم ....

 

دیروز عصر بعد از اداره رفتم خونه عزیز خاله جون ماکارونی خوشمزه درست کرده بود اول رفتیم خونه که لباسام و عوض کنم ..... رفتم سر یخچال که آب بخورم که گلاب به روتتتتتتتتتتتت

کلا نسبت به بو فوق العاده حساس شدم . نسبت به بوی اشپزخونه سینک یخچال حمام دستشویی فوق العاده حساس شدم .

هر چی با زحمت بادوم و شیر خورده بودم آوردم بالا....

اینقد بده یه جوریه یا یه صدای بلند ... گاهی تیکه های بادوم حس می کردم موقع بالا اومدن جلوی مجاری تنفسیم رو داره می گیره ودارم خفه می شم .

خونه عزیز پرده گلسا گلی رو دوختم ولی پارچش کم اومد اخه مادر بزرگ جونش اندازه ها رو اشتباه بهم گفته بود . ان شالله واسه خونه خودشون یه پرده خوشگلتر براش می دوزم این در حدی بود که کار راه بیفته فقط ....

شبم بابا برای من و مامان گلسا سمبوسه آورده بود خسیس فقط دو تا دونه ....

امروز با خاله لیدا (زن پسر عموی بابا ) صحبت کردم تلفنی الان 8 هفته و چند روزشه ... حالشم خوبه خدا رو شکر و حالتاش یه کم از من کمتره و بالا نمی آره . هیم به ما می گن پس شما مارو کی عمو می کنید ... ما چون همچنان برای کرمانشاه بودن شما می خواد مخفی باشه تا سر سفره هفت سین که همگی رو سوپرایز کنیم هی بهشون می گیم نه ما منتظریم نی نی شما دنیا بیاد بعد ....

البته خوب دروغم نمی گیم چون نی نی اونا حدود 10-13 روزی بزرگتر از نی نی ما می شه و تایم زایمانش باید قاعدتا زودتر از من باشه ... پس دروغ نگفتیم .

فدای چشای قشنگت بشم مادری من ... قشنگیای من ... دونه انار من ....

الان قشنگیای من یه نی نی 1 سانتی شده ... ای جانننننننننننننننننننننننننن کاش می تونستم لمست کنم از نزدیکتر ...

این و بدون مامان عاشقته .. عاشق ... برای اومدنت لحظه شماری می کنه و تمام طول روزش با بودن شما با دنیا اومدن شما با بزرگ شدن شما برای خودش رویابافی می کنه عزیز دل مادر.

می بوسمت

عشقی خوده خوده عشق

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)