نازار مامان و بابانازار مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

عشقی خوده خوده عشق

19 - قشنگترین موسیقی دنیا بود

1392/12/26 12:05
نویسنده : مامان نازار
195 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عزیزه دله مامان ... بدونه مقدمه می رم سراغ اصل مطلب امروز 19/12/92 من و بابایی برای اولین بار تو عمرمون

قشنگترین دلنوازترین موسیقی دنیا رو گوش کردیم ....

موسیقی زیبای صدای قلب کوچولوی شما . تن تن بی وقفه ... خدای من ؟؟؟؟

خدایا شکرت ... درده قلبه کوچولوت به قلبه مادرت ... مادر فدای اون نی نی بند انگشتی ... قشنگیای من ....

بابایی طبق معمول امروز با همکارا سالن رفت واسه فوتبال

کلی مامانی معطلش شد اخه هم باید سونو می رفتیم هم پیشه دکتر.

خوووولاصه

از منشی سونو پرسیدیم می زاره خانوم دکتر فیلم بگیریم گفت نه ... ولی گفت بابایی می تونه بیاد داخل منم از قبل گوشی موبایلم رو آماده کردم دادم به بابایی که حداقل صدای قلب ناز شما رو ضبط کنه.

وای خدای من ... لحظه ای که صدای قلبه قشنگت رو شنیدیمممم

من اشک تو چشمام جمع شده بود بابایی اشک .....

از خانوم دکتر خواستیم دوباره صدای قلب شما رو بزاره که بابایی ضبط کنه . گفت مامانی داره می ترکه ها . گفتم نه اشکال نداره صدای دستگاه رو بلند کرد برای چند لحظه و بابایی ضبط کرد

 

وای انگار خواب بود اگه ضبط نمی کردم صدا رو محال بود یادم بمونه از بس ذوق داشتم ....

خدا رو شکر همه چیز اوکی بود شما یه نی نی 7 هفته و 1 روزه با قد 9.5 میلیمتر و تعداد ضربان 140 و همه چیز هم اوکی بود ان شالله تو پستای بعدی عکس سونو گرافی شما رو هم می زارم ....

خدایاااااااااااااااااااا

شکرت ....

همون موقع که صدای قلب شما رو شنیدم برای همه همه همه دعا کردم

برای تمام خواهریای گلم که این صدا رو به زودی بشنون و دلشون شاد بشه تمام مامانایی که دفعه دومشونه می خوان مامان بشن با صدای قلب جنسیت دلخواه و کلی دعاهای قشنگ دیگه برای بقیه .

 

خدایا تو ابرا بودیم من و بابایی تا رسیدیم تو ماشین دوباره صدای قلب شما رو گوش کردیم اینقد ذوق کرده بودیم ..... تن تن گوپ گوپ گوپ وای خدای من .....

بعدم رفتیم پیش خانوم دکتر برگه سونو و آزمایشای مختلف رو نشون دادیم ... در مورد سفر گفت به خاطر برخورد با آدمای جدید اصلا انجام نشه بهتره ... به خاطر بالا رفتن عفونت ....

ولی خوب نمی شه که نرفت پابوس مادر شوهر می شه ؟؟؟؟

بعدم برای 24 فروردین آز غربالگری مرحله اول و سونو ان تی نوشت برام ....

1 کیلو هم گفت وزن کم کردم  ولی من اصلا ترازوشو قبول ندارم دو کیلو خلافی داره مامانی هنوز اینقد چاق نشده . برای تهوع هم ب 6 و قرص نوشت که من قرص ضد تهوع رو نمی خورم چون می ترسم از لحاظ هورمونی تاثیری روی روند رشد شما داشته باشه .

بعد از دکتر با بابایی رفتیم پیتزا زیتون و یه چشن کوچولوی دو نفره گرفتیم ... به صرف پیتزای خوشمزه به به شب عالی بود  سه نفره من و بابایی و شما نی نی بند انگشتی من

 

دوست دارم مامانی ... عشق منی تو    تو تمام دنیای منی ... تو همه کس منی ... تو قشنگترین و زیباترین و ناب ترین هدیه ای هستی که می تونست خدا به من بده ...

عاشقتم عاشق ....

عشقی خوده خوده عشق

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)