89- تو عزيز دلمي
سلام فرشته مهربون مامان خوبي ماهي كوچولو خال جان به شما مي گه ماهي .. مي گه مثل ماهي هميشه لبتون بازه ومي خنديد ... فداي دختر ملهبونم بشم ... آخرين باري كه نوشتم 23 ارديبهشت بود از اون روز تا الان .... آخر هفته يعني 25 ارديبهشت و روز جمعه رييس بابايي و خانوم و دو تا پسر گلش مهمون بودن شام خونمون وماماني كلي هنر نمايي كرده بود .. البته متاسفانه شما چند ساعت قبل از اومدن شون يهو قسمت پوشكتون وحشتناك ضخم شد ... بميرم برات اينقد جيگرم كباب بود ... اصلا تحمل نداشتم كاملا پوست كنده شده بودو زخم .. چند بار تو طول هفته دكتر برديم و گفتن اين به خاطر اثرات مصرف آنتي بيوتيكاشه كه اينجوري پوست پشتشو كرده و احتمالا مدفوعش و اسيدي... ...
نویسنده :
مامان نازار
13:34